حکایت های کوتاهی از مولانا - حكایت پیر و پزشک

پیرمردی، پیش پزشك رفت و گفت: حافظه ام ضعیف شده است.

پزشك گفت: به علتِ پیری است.

پیر: چشمهایم هم خوب نمی بیند.

پزشك: ای پیر كُهن، علت آن پیری است.

پیر: پشتم خیلی درد می كند.

پزشك: ای پیرمرد لاغر این هم از پیری است.


 

حکایت آموزنده، حکایت های کوتاه، حکایت های آموزنده، حکایت های آموزنده از مولوی، حکایت هایی از مولانا




حکایت آموزنده، حکایت های کوتاه، حکایت های آموزنده، حکایت های آموزنده از مولوی، حکایت هایی از مولانا، پیر و پزشک، حكایت پیر و پزشک،


مهر لینک حکایت ,پیر ,های ,آموزنده، ,پزشك ,حكایت ,حکایت های ,آموزنده، حکایت ,پیر و ,پیری است ,حكایت پیر ,حکایت آموزنده، حکایتمنبع

حکایت شاه عباس و دزدها

داستان راستان - اثر: شهید استاد مرتضی مطهری (قسمت هفتم)

داستان راستان - اثر: شهید استاد مرتضی مطهری (قسمت ششم)

داستان راستان - اثر: شهید استاد مرتضی مطهری (قسمت پنجم)

داستان راستان - شهید استاد مرتضی مطهری (قسمت چهارم)

داستان آب کوثر

داستان راستان - اثر: شهید استاد مرتضی مطهری (قسمت چهارم)

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها

صبانت خرید آموزش بیسیک فور اندروید دانلود فیلم کلیپ آموزشی سیاست های حضور ایران در کشور های منطقه بهترین قالب های وبلاگ alishah.com اسلام تکس | پاسخ به شبهات فان پاتوق انجام پروژ های اندروید ارائه دهنده انواع پنل تبلیغاتی تلگرام و اینستاگرام در کشور